کد مطلب:90416 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:133

پرواپیشگان و یاد خدا











«ان كان فی الغافلین كتب فی الذاكرین و ان كان فی الذاكرین لم یكتب من الغافلین»

در خلال بحثهای پیشین، به تناسب، از غفلت و خودفراموشی، ذكر و یاد خدا صحبت به میان آمد.

ترجمه: پرواپیشه، اگر در جمع غافلان و خود از یاد بردگان باشد، نام او در صحیفه ی ذاكران و خداخواهان ثبت است به این دلیل كه اگر با زبان نتواند ذكر خدا گوید قلب و دلش به یاد خداست و اگر در جمع پویندگان راه حق باشند (كه با دل و زبان در ذكر و یاد خدایند) بی تردید نیز در زمره ی آن گروه به شمار می رود، زیرا با آنان هماهنگی دارد و با دل و زبان ذكر خدا می گوید.

شرح: شیوه ی انسان، در روابط اجتماعی، به گونه ای است كه احترام متقابل را، رعایت نموده و احترام به تعهدات اجتماعی، در جهت رسیدن به منافع و احترام به همزیستی مسالمت آمیز را از یاد نمی برد و در این میان به تشكل یك جامعه ی مفید و سودمند می پردازد، از اینرو افراد مختلف العقیده در یك شهر و یا یك كشور، در جهت نظم و مقررات اجتماعی، چنان می كوشند، كه بی نظمی و تخلف از قانون را

[صفحه 427]

گناهی بزرگ و نابخشودنی می پندارند. این احترام فقط در جهت رسیدن به منافع وجود دارد، اما این تعهد به عقیده و مرام و مسلك افراد ارتباطی ندارد. و دو مقوله ی جداگانه است.

برعكس در ارتباطات معنوی كه برای آن حد و مرزی متصور نیست، این كشور یا آن كشور و یا نژاد، زبان، قبیله و عشیره معنا و مفهومی ندارد و كمترین تاثیری در روابط آنان نخواهد داشت، هر چه هست عقیده و ارتباط قلبی است كه با ندای وحدت ایمانی، افراد مختلف را در پوشش صبغه الله درآورده، دور را نزدیك و نزدیك را دور می كند.

و خلاصه عملكرد دین، تفریق مجتمعات و جمع متفرقات می باشد.

با این بیان روشن است كه اگر پرواپیشگان در جمع خود فراموشان باشند (كه در جهت ذكر خدا گام نمی زنند) آنها با احترام به موازین قانون و حفظ شرایط همزیستی، به عقیده و ایمان خود، پای بندند و یاد خدا را از دل نمی برند، گرچه نتوانند عقیده ی خود را اظهار نمایند.

به تعبیر دیگر، رفتار غفلت زدگان، در پرواپیشگان و در عقیده و ایمان آنها، خللی ایجاد نمی كند و در جو اجتماعی به هر نحو و هر جور كه باشد قرار نمی گیرند، در حالی كه اگر كسی در اجتماعی زیست كند، به ندرت دیده می شود كه اثر عملكرد و افكار آنها، در وی دیده نشود و او را متاثر نسازد.

از اینرو یكی دیگر از نشانه و امتیازات پرواپیشگان این است كه اگر در جمع غیر ذاكر باشند، به وظیفه ی خود قیام می كنند و احیانا در جهت بیداری و متوجه ساختن غفلت زدگان، گام برداشته و اقدام لازم و موثر را معمول می دارند.

از اینرو یكی از افتخارات بزرگ پیامبران و مشعلداران هدایت، این است كه در جو ضد توحیدی به وظایف خود قیام نموده و بی وقفه كار ارشاد و راهنمایی را دنبال می كردند.

«عن الحسین بن مختار، عن ابی عبدالله علیه السلام قال الذاكر لله عز و جل فی الغافلین كالمقاتل

[صفحه 428]

فی المحاربین.»:

امام صادق علیه السلام فرمود: یادكننده و ستایشگر حق، در بین بی خبران و ناآگاهان، مانند رزمنده ی سنگرنشینی است كه با دشمنان خدا می جنگد (و یا اینكه یاد آورنده ی خدا و توجیه گر حق، در سنگر ارشاد و تبلیغ همانند آن رزمنده ی سنگر نشین است كه با دشمنان خدا مبارزه می كند).

نكاتی كه از این حدیث می توان استفاده كرد: عبارتند از 1. جنگ با دشمنان دین، در صورتی است كه تبلیغ موثر نیفتد، 2. در صورتی با دشمن باید جنگ نمود كه در جبهه ی تذكر و توجیه، آن هم با سلاح علم و منطق: «و جادلهم بالتی هی احسن.» و دعوت به حق: (قل تعالوا) بدون خونریزی، كاری انجام نگیرد، 3. تقدیم مشبه به مشبه به به صورت تذكر، گویای این است كه اسلام پیش از تذكر و توجیه، به جنگ مسلحانه اقدام نمی نماید. اگر ارائه ی حق و بیان حقایق موثر نیفتاد، آنگاه جنگ مسلحانه را آغاز نموده و دشمن را از پای درمی آورد.

«قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: من ذكر الله فی السوق مخلصا عند غفله الناس و شغلهم، بما فیه، كتب الله له الف حسنه و یغفرالله له یوم القیامه مغفره لم تخطر علی قلب بشر.»:

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر كس در بازار داد و ستد، ذكر خدا را با اخلاص گوید، در حالی كه مردم غفلت زده و فراموش كار بدون توجه به خدا به داد و ستد مشغولند، خداوند برای او هزار حسنه ثبت نموده و در روز قیامت او را چنان آمرزشی بخشد كه به قلب بشری خطور نكرده است.

بدیهی است كه ذكر خدا، در بازار، تنها به وردگویی نیست گرچه تسبیح و تقدیس خداوند، در هر حال و در هر جا دارای فضیلت است: «ذكر الله حسن علی كل حال»: یاد

[صفحه 429]

خدا به صورت ورد در هر حال نیكو است: اما با توجه به «غفله الناس و شغلهم فیه» چیزی دیگر منظور است و آن اینكه یك فرد بازاری كه از صبح تا به شام به داد و ستد مشغول است، باید در گام اول، خود به یاد خدا باشد و در معاملات، موازین شرعی را رعایت نماید و در گام دوم، یادآور خدا و توجیه گر ناآگاهان باشد، به اینكه در داد و ستد دروغ نگویند، كم فروشی نكنند، كالای فروشنده را مذمت و كالای خود را تعریف ننمایند، به دروغ سوگند نخورند و حتی از قسم خوردن پرهیز كنند، چنین فردی شایسته ی آن پاداشی است كه در حدیث از آن نام برده است.

اما توضیح جمله ی دوم: «ان كان فی الذاكرین لم یكتب من الغافلین» این است كه اگر فردی، در اجتماع صالح زندگی كند كه آحاد آن، در عقیده و آرمان، با هم یكسان هستند و یك وحدت جمع الجمعی، جامعه ی آنها را شكل داده و همگان یكدل و یك سو به خدا متوجه شوند و عملكرد آنها از خداخواهی و خداجویی، حكایت داشته باشد و در آن حال همه با دل و زبان ذكر خدا گویند و غفلتی وجود نداشته باشد تا ایجاد مانع نماید و اگر فرضا مكان زندگی آنها از هم دور باشد این دوری مكان در وحدت آرمانی آنها خللی ایجاد نكند، باز هم می توان گفت: جمع، جمع یادكنندگان و یادآوران است كه با تباعد مكان، در سیر الی الله، اتفاق سخن دارند.

كوتاه سخن آنكه یك فرد پرواپیشه و پارسا، چه در جمع ناآگاهان و چه در بین آگاهان باشد از یاد خدا دور نیست. تنها تفاوت در این است كه در بین غفلت زدگان، قلبا به یاد خداست، اما در جمع ذاكران با زبان و قلب، خدا را ستایش می كند.

علامه ی مجلسی می فرماید: اگر كسی او را در بین بی خبران بنگرد (كه ذكر خدا بر زبان ندارند) نزد خداوند از ذاكران محسوب می شود، زیرا قلب او به ذكر مشغول است، گرچه زبان او از ذكر خالی است و اگر در جمع ذاكران دیده شود، به طور قطع در عداد آنهاست و از غافلان محسوب نخواهد شد.

[صفحه 430]


صفحه 427، 428، 429، 430.